
به رویا بود و بس ، در گفتگو بود
در آنشب کز ستا ره ، نور و سو بود
و او ، بر جقه ای ، تا بان و مشهود
بسا ن_ ماه ، در شب ، آ رزو بود
بسا ن_ ماه ، در شب ، آ رزو بود
شبی آبی ، همه یاد و همه ژرف
و او در هاله ای ، از ریزش برف
و او در هاله ای ، از ریزش برف
نوائی ، چون بلورین چکه ی آب
همه ، آهنگ_ تار ، و بربط و دف
همه ، آهنگ_ تار ، و بربط و دف
تو گوئی ، چون پرنده در دل شب
که بر سینه ، غمی سنگین نهفته
که بر سینه ، غمی سنگین نهفته
همی خوا ند که فردا ، جا م زرین
نو ید_ برهه ی_ نا هید * گفته
نو ید_ برهه ی_ نا هید * گفته
دکتر منوچهر سعا دت نوری
ژوییه ۲۰۰۵
*ناهید : شکل پارسی امروزی از نام « آناهیت » در پارسی میانه و «آناهیتا» از پارسی باستان است / معنی آن « نا آلوده » یعنی پاک یا بی آلایش و یا « نا خشمگین » یعنی آرام و با آرامش است / در فرهنگ ایران باستان آناهیتا ایزدبانوی آبها است / همچنین در منظومه ی شمسی، ناهید یکی از نامهای سیاره ی دوم از خورشید است / نا م دیگر ا ین سیاره ، «زهره » و نا م اروپا یی آن « ونوس » است
بر گرفته از مجموعه سرودههای زنجیرها