۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

نابودی ارزش‌ ها


خبرت هست که از هرچه در آن ارزش‌ بود
شده‌ نابود در ايران و نماندست نشان

گوهرمعرفت وحرمت تاریخ و زبان
گشته‌ پا مال و به رفته ‌است ز کف بس ایمان

دانش و دین و جوا نمردی وانصاف امروز
بنده ی درگه ی درهم شده هریک آسان

مرد و زن تحت فشارو ز بسی حق محروم
ظلم و بیداد فراوان و فزون بر نسوان

فقر و فحشا و فساد وغم و زاری و بلا
شده گسترده‌ به کشور ، به همه شهر و مکان

غافل و بی خرد و چاکر و نادان درکار
اهل دانا شده‌ برگوشه ی غربت زندان

ناخدا، خواب و یا بر سر اوراد و دعا
کشتی ملک فتاده ، همه سو بر توفان

شود آیا که فریدون زمان ، برخیزد
تا دهد ، دوره ی ضحاکی ایران، پایان

دکتر منوچهر سعا دت نوری